مثنوی عشق
حضور پیدا کردن در مقابل امام معصوم یا مرقد مطهر او فیضی است که مرحله ای از زیارت با آن تحقق مییابد، لیکن در هر زیارتی این گونه است که بعد از دیدار ظاهری و تعارف متداول به گفتگو با مزور و معشوق می نشینند تا دیدار را طولانی تر و لذت وصال را بیشتر کنند.
کلیم حق تعالی در آن وادی مقدس به سوی آتشی رفت تا شعله ای برگیرد، ناگهان صدای محبوب خود را شنید که با وی سخن میگوید. در آن میان از او پرسید: ای موسی! آن چیست که در دست توست؟؛ (و ما تلک بیمینک یا موسی) [۱] موسی (علیه السلام) در جواب گفت: این، عصای من است که بر آن تکیه میکنم، برای گوسپندانم از درخت برگ میریزم و منفعت های دیگری نیز برای من دارد؛ (قال هی عصای أتوکّؤُا علیها و أهشّ بها علی غنمی و لی فیها مارب أُخری) [۲] برخی از مفسران گفته اند: با آن که حضرت موسی (علیه السلام) می توانست به یک جملهٴ (هی عصای) اکتفا کند، بقیهٴ جملات را برای طولانی تر کردن مناجات و مذاکرهٴ با خدا بر زبان آورد [۳].
بهترین عامل برای اطالهٴ گفتگو، اظهار عشق و ارادت به معشوق و ذکر کمالات و نیکویی های اوست. امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحاب خود، «هشام بن سالم» فرمود: اگر به کسی علاقه مند هستی و وی را دوست میداری، دوستی خود را به او اعلام کن؛ زیرا این اعلام، موجب تثبیت مودت بین شما میشود؛ «إذا أحببتَ رجلا ً فأخْبره بذلک فإنّه أثْبت للمودّة بینکما» [۴].
اظهار عشق و ارادت همراه با ثناگویی و ذکر کمالات معشوق، از یک سو تکلیف، بلکه تشریف عاشق را روشن میکند و به او می فهماند که در برابر چنین معشوق و محبوبی چه وظیفهٴ سنگینی دارد و از سوی دیگر معشوق را دلگرم میکند که ارادت عاشق، صوری و ناپایدار نیست. در نتیجه ثناگویی و ذکر اوصاف و کمالات، حضور و دیدار را پرشورتر، عاشقانهتر، گرمابخشتر و شیرینتر میگرداند و به اوج خود می رساند. متن این ثنانامه، مثنوی عشق و منشور ارادت است که اصطلاحاً زیارتنامه خوانده می شود و عاشق صادق با خواندن آن از یک سو نهایت محبت و علاقهٴ خود را به معشوق اعلام می دارد و از سوی دیگر یکی از نیازهای فطری خود، یعنی ثناخوانی و تمجید از کمالات را برآورده میکند.
[۱] ـ سورهٴ طه، آیهٴ ۱۷
[۲] ـ سورهٴ طه، آیهٴ ۱۸
[۳] ـ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۴۳
[۴] ـ کافی، ج ۲، ص ۶۴۴، باب إخبار الرجل أخاه بحبّه
کتاب ادب فنای مقربان صفحه ۳۶ و صفحه ۳۷